گاه با یاد تو ای گل غزلی میگویم ، تا مپنداری دلم غافل از آن عهد و وفاست ، خوب رویان همه گر با دل من خوب شوند ، خوب من با همه خوبانم حساب تو جداست.

عزیزتر از آنی که بگویم دوستت دارم ، محبوبتر از آنی که بگویم میخواهمت ، نمی گویم مال من باش ، فقط گاهی به فکر من باش .

اگه زندگی کردی اشتباه نکن ، اگه اشتباه کردی تکرار نکن ، اگه تکرارکردی اعتراف نکن ، اگه اعتراف کردی التماس نکن ، اگه التماس کردی زندگی نکن .

دیروزت را خوب به خاطر می سپارم مهربانم ، چون در فردایم نمی مانی .

گر تو گرفتارم کنی ، من با گرفتاری خوشم / داروی دردم گر تویی ، در اوج بیماری خوشم .

مثل گل صد برگ شکوفــا شده ای / چون مـــاه چهار ده شکوفا شده ای
در آینـه ی نگاه من چشمبدوز / تا در یابی چقدر زیبا شده ای . . .

مــــارا نکشان به سوی لبهای خودت / بر گـــــرد برو بخواب در جـــــای خودت
می خواهی اگر ببوسمت حرفی نیست / امـــــا همهی عــواقبش پــــای خودت .. .
.

حسی دارم ، اگـــــر بدا نی بد نیست / شعری گفتم تو هم بخوانی بد نیست
الآن خیلی دلم بـرایت تنگ است / در هــر صورت خبر رســانی بد نیست . . .
.

دوست داشتن خوبان همیشه گفتنی نیست…
گاه سکوت است و گاه نگاه و گاه یک پیام…
,

ای صمیمی ترین آیت مهر…
با صمیمانه ترین یاد به یادت هستم…

من نه آنم که روم جز تو پی یار دگر / یا به جز تو شوم طالب دیدار دگر . . .

در سینه دلی به وسعت غم دارم / بر زخم دلم نیازمرهم دارم
هر چیز برای خود فراهم کردم / در زندگیام تو را فقط کم دارم .. .
.

در سینه دلی به وسعت غم دارم / بر زخم دلم نیازمرهم دارم
هر چیز برای خود فراهم کردم / در زندگیام تو را فقط کم دارم .. .
.

دستی ز کرم به شانه ی ما نزدی / بالی به هوای دانه ی ما نزدی
دیری ست دلم چشم به راهت دارد / ای عشق سری به خانه ی ما نزدی. . .
.

فردا آبی ها خون گریه می کنند !
نکن ای صبح طلوع ! نکن ای صبح طلوع!
__

نگو بارگران بودیم و رفتیم
نگو نا مهربان بودیم ورفتیم
بگو بادیگران بودیم و رفتیم .
*************
عشق، تنها مهمانی است که بدون دعوت وارد میشود، کافیست درخانهء قلب را بازبگذارید.
عشق، یک لحظه آرامش است و هزار لحظه گرفتاری.
****************
موقعی که می خواستمت می ترسیدم نگاهت کنم، موقعی که نگاهت کردم ترسیدم باتو حرف بزنم. موقعی که باتو حرف زدم ترسیدم نازت کنم، موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقت شوم حالا که عاشقت شدم میترسم از دستت بدم.
****************
هر کس که "می" عشق بجامش کردند=ازدردی درد تلخکامش کردند.
گویاهمه غم های جهان دریکجا=جمع آمده بود"عشق"نامش کردند.
"عارف چاه آبی"
. . . . . . . . . . . .

به نامردی نامردان قسم خوردم که نامردی کنم در حق نامردان عالم.
,
,
☺