ﺳﺎ ﺍﺱﺍﻡﺍﺱ

﷽‏ دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندارم!

ﺳﺎ ﺍﺱﺍﻡﺍﺱ

﷽‏ دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندارم!

دوست خوب

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﻡ ... ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻢ ﮐﺴﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﯾﺪ ؟ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺷﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﻡ .ﻭﻟﯽ ﻏﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ . . .
نظرات 1 + ارسال نظر

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت ، در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد ، طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت
منتظر حضورتان گرمتان هستم
موفق باشی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد