ﺳﺎ ﺍﺱﺍﻡﺍﺱ

﷽‏ دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندارم!

ﺳﺎ ﺍﺱﺍﻡﺍﺱ

﷽‏ دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندارم!

به چی می اندیشی؟

به چه می اندیشی ؟ به خزانی که گذشت ؟ به بهاری که نبود ؟ به امیدی که کنون رفته به باد یا به عهدی که دگر رفته ز یاد به چه می اندیشی ؟ به دو چشمی که تو را هیچ ندید...